صفحه محصول - مبانی نظری و پیشینه تحقیق اضطراب کودکان 40 صفحه

مبانی نظری و پیشینه تحقیق اضطراب کودکان 40 صفحه (docx) 41 صفحه


دسته بندی : تحقیق

نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحات: 41 صفحه

قسمتی از متن Word (.docx) :

123825979170 دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي عنوان : بررسي تأثير آموزش مادران بر مبناي نظريه دلبستگي بر كاهش اضطراب كودكان استاد راهنما : جناب آقاي دكتر كيومرث فرحبخش استاد مشاور : جناب آقاي دكتر حسين سليمي بجستاني دانشجو : اكرم قشقايي تابستان 92 سپاس پروردگاري را كه شيريني علم آموختن را به جانم چشانيد . با تقدير و تشكر از اساتيد گرانقدر جناب دكتر فرحبخش وجناب دكتر سليمي كه با دقت نظر وصبروحوصله فراوان مرا درعلم اموزی ياري كردند و همچنين استاد گرانقدر خانم دكتر كلانتر كه با دقت نظر در اين پايان نامه داوري را به عهده داشتند و انتقادات و پيشنهادات سازنده اي ارائه دادند . تقديم به روح بلند مادرم و بزرگواريهاي پدرم كه همواره مشوق راهم بوده اند. تقديم به همسر مهربانم كه برايم همراه و بهترين ياريگر است . تقديم به فرزندانم كه با صبر و حوصله مرا در سختيها ياري كردند . فهرست فصل دوم : ادبيات و پيشنيه پژوهش مقدمه تعريف اضطراب مباني نظري اضطراب نظريه هاي روانكاري نظريه هاي رفتاري نظريه هاي زيستي نظريه انسان گرايان نظريه هاي شناختي علائم اضطراب انواع اضطراب نقش والدين در ايجاد تداوم اضطراب چكيده اين پژوهش با هدف تعيين رابطه بين آموزش مادران بر مبناي نظريه دلبستگي( دلبستگي پيوند عاطفي كه افراد با يك موضوع دلبستگي كه فراهم كننده امنيت است برقرار مي كنند و باعث سازگاري رواني در سر تا سر عمر مي باشد ) و اضطراب ( حالتي كه با احساس وحشت مشخص مي شود و با علائم جسمي و تحريفاهاي ادراكي و شناختي همراه است ) كودكان انجام شده است . روش تحقیق : نمونه مورد بررسي شامل 24 دانش آموز دختر دبستاني منطقه 2 تهران مي باشد كه به روش نمونه گيري تصادفي انتخاب شدند و در دو گروه 12 نفر آزمايش و گواه قرار گرفته اند و به آزمون اضطراب زانك در دو مرحله پاسخ داده اند و مادران در گروه آزمايش با برنامه آموزش بر مبناي نظريه دلبستگي آموزش ديدند يافته ها: يافته هاي اين پژوهش از روش تحليل كوواريانس بدست آمده . باميانگين نمره اضطراب (زانك) براي گروه كنترل «پيش آزمون» برابر 6/30 ، ميانگين گروه كنترل (پس آزمون) برابر 1/36 و ميانگين گروه آزمايش ( پيش آزمون ) برابر 2/31 و ميانگين گروه آزمايش ( پس آزمون ) برابر 6/27 بدست آمد و « P<0.01 , F=12.227» كه نشان داده بين آموزش مادران بر مبناي نظريه دلبستگي و كاهش اضطراب كودكان رابطه معنادار وجود دارد . همچنين تحليل آماري از طريق آزمون كوواريانس انجام گرفته است . نتيجه : بر اساس يافته هاي پژوهش حاضر ، آموزشگران مادران در مدارس مي توانند با بهره جويي از برناهاي كامل و جامع بر مبناي نظريه دلبستگي در جهت كاهش اختلالات اضطرابي كودكان گام موثري بردارند . كليد واژه ها : اضطراب ،‌آموزش مادران ، دلبستگي تعاریف مفهومی: اضطراب: اضطراب حالتي است كه با احساس وحشت مشخص مي شود و با علائم جسمي و تحريفهاي ادراكي و شناختي همراه است و نيز اضطراب عبارت است از واکنش فرد در مقابل یک موقعیت استرس زا ، یعنی موقعیتی که بر اثر بالا گرفتن تحریکات اعم از برونی و درونی ایجاد شده و فرد در مهار کردن آنها ناتوان است 0(چاپلین، 1975؛ به نقل از دادستان، 1370). دلبستگی: عبارت است از پیوند عاطفی عمیقی که با افراد خاص در زندگی خود برقرار میکنیم، طوریکه باعث میشود وقتی با آنها تعامل میکنیم احساس نشاط و شعف کرده و به هنگام استرس از اینکه آنها را در کنار خود داریم، احساس آرامش کنیم (برگ، ترجمه سیدمحمدی، 1381). آموزش مادران مبتنی بر سبکهای دلبستگی: آموزش مبتنی بر دلبستگی ایمن است، شامل آموزش برنامهای 6 جلسهای برگرفته از پژوهشهای مختلف در روشهای درمانی با استفاده از نظریه دلبستگی میباشد. بر اساس آن، افراد شرکت کننده (مادران )، تحت آموزش موردنظر قرار میگیرند. این آموزش بر این فرض استوار است که کودکان مضطرب دارای تاریخچهای از نقصهای دلبستگی ادراک شده یا واقعی هستند که به اعتماد بین آنها و والدینشان، لطمه وارد کرده است. هدف اساسی در این روش بازسازی و برقراری اعتماد و رعایت انصاف بین اعضای خانواده است. این امر با اصلاح تجربیات دلبستگی محقق میگردد که باعث تغییر در تعاملات روزمرهی اعضای خانواده و همچنین طرحوارهی کودکان درباره خود و دیگران میگردد (دایموند، 2004). تعاریف عملیاتی: میزان اضطراب: نمرهای که کودک در آزمون اضطراب زانک SAS (فرم کوتاه ... سئوالی) کسب میکند. کودک: در این پژوهش به افرادی اطلاق میشود که سنی بین 10-12سال دارند. آموزش مادران مبتنی بر سبکهای دلبستگی: یک گروه متشکل از 10 مادر و کودک که مادران طی 6 جلسه آموزش هفتگی (تقریباً 90دقيقه )، بر اساس برنامه آموزشی تهیه شده در این پژوهش بر مبنای سبکهای دلبستگی تحت آموزش قرار میگیرند. فصل دوم ادبيات و پيشينه پژوهش مقدمه در این فصل ضمن تعریف و شناخت اضطراب با نشانهها و علائم اضطراب تفاوتهای اضطراب در کودکی و بزرگسالی، پیامدهای اضطراب دوران کودکی، کیفیت تعاملات کودکان و نوجوانان مضطرب، اضطراب و رفتارهای ضداجتماعی مرتبط با آن و سببشناسی اضطراب آشنا میگردیم. سپس آشنایی با الگوهای خانوادگی مرتبط با اضطراب، تعاریف را مورد توجه قرار میدهیم ، دلبستگی و اهمیت دلبستگی ، کارکرد دلبستگی با توجه به الگوهای عملی درونی و طبقهبندی سبکهای دلبستگی. تا با ایجاد پیشزمینهای از آشنایی کامل و مناسب به ارائه یک برنامه آموزشی مناسب مادران بر مبنای نظریه دلبستگی بپردازیم. تعریف اضطراب: اضطراب حالتی است که با احساس وحشت مشخص میشود و با علایم جسمی که بیانگر افزایش فعالیت دستگاه اعصاب خودکار میباشند (مثل تپش قلب و تعریق) همراه است. اضطراب بر عملکرد شناختی اثر گذاشته و موجب تحریفهای ادراکی میشود. وجه افتراق اضطراب از ترس، این است که ترس، پاسخ متناسبی به یک تهدید شناخته شده است، در صورتی که اضطراب پاسخی مبهم میباشد. اضطراب نوعی احساس ترس و ناراحتی بیدلیل است و نشانه بسیاری از اختلالات روانی شناختی محسوب می شود. فروید معتقد بود که اضطراب میتواند ماهیت سازشی داشته باشد و آن در صورتی است که ناراحتی همراه با آن فرد را به سوی راههای جدید و مبارزه انگیز سوق دهد. اگر شخص از این حیث با شکست مواجه شود نتیجه آن اختلال و اضطراب مرضی است (آزاد، 1380) بنا به تعریف ،اضطراب یک احساس منتشر و بسیار ناخوشایند و اغلب مبهم با دلواپسی است که با یک یا چند احساس جسمی همراه میگردد مثل احساس خالی شدن سردل، تنگی نفس، تپش قلب، تعریق، سردرد و میل ناگهانی و جبری برای دفع ادرار، بیقراری و میل به حرکت نیز از علائم شایع است. اضطراب یک علامت هشدار دهنده است که خبر از خطری قریبالوقوع میدهد و شخص را برای مقابله با تهدید آماده میسازد (پورافکاری، 1382) طبق گفته کاپلان و سادوک (2009) اضطراب حالت بیمارگونه مشخص با احساس بیم و نگرانی همراه با نشانههای جسمی حاکی از وجود دستگاه عصبی سمپاتیک بیشفعال است و از ترس که علت شناخته شده دارد تفکیک میشود، و بارلو (2003) اضطراب را نوعی هیجان یا حالت خلقی که مشخصه آن عاطفه منفی، برای مثال، تنش و ناآرامی و بیمناکی و نگرانی است تعریف میکند. اختلالات اضطرابی شایع ترین گروه اختلالات روانپزشکی را تشکیل می دهند. یک نفر از هر چهار نفر واجد معیارهای تشخیصی حداقل یکی از اختلالات اضطرابی بوده و میزان شیوع این بیماری ها در یک دوره 12 ماهه حدود 17 درصد است. (سادوک و سادوک ، 2003). مبانی نظری اضطراب : با توجه به اینکه اضطراب در اغلب نظریههای شخصیت آسیبشناسی روانی و رواندرمانی یک مفهوم زیربنایی است. اما یک تعریف واضح و مورد قبول همگان ندارد. که اضطراب را گاهی پاسخ، گاهی محرک، گاهی یک متغیر مداخلهگر و گاه حالت هیجانی یا سائق، یک صفت یا یک علامت بالینی در یک برانگیختگی بیش از حد تعریف کردهاند. نظریههای روانکاوی در دیدگاه روانتحلیلی علت اختلالات اضطرابی به تعارضات درونی و تکانههای ناخودآگاه نسبت داده میشود. نظریه روانتحلیلی با کارهای فروید در سال 1939 در مورد اضطراب به سه نوع تقسیم شده است. اضطراب واقعی، نوروتیک و اخلاقی. وقتی خود در معرض خواستههای محیطی افراطی قرار میگیرد یا حتی در نظام نهاد، خود، فراخود تنش وجود ندارد اضطراب تجربه میشود. بنابراین از نظر روان پویایی هدف از درمان الزاماً نه حذف کامل اضطراب که افزایش تحمل فرد در برابر آن است. یعنی هدف آن است که ظرفیت فرد برای تجربه اضطراب بیشتر شود و بتواند از آن دریافتن تعارض زیربنایی ایجاد کننده اضطراب سود جوید. اضطراب واکنشی به موقعیتهای گوناگون است که در چرخه زندگی پیش میآید. ریشهکن کردن آن با دارو ممکن است به طرح آن موقعیت زندگی یا همبستههای درونی ایجاد کننده اضطراب کمکی نکند (سادوگ و سادوگ، به نقل از رفیعی و سبحانیان، 1382). نظریههای رفتاری مدل اصلی در این دیدگاه نظریه شرطی شدن کلاسیک است که در واقع اشاره به اکتسابی بودن اضطراب دارد0(الری و ویلسون (1975) معتقدند، برخلاف نظریه روانپویایی و سایر نظریههای صفات شخصیت، که اضطراب را ویژگی همراه با شخصیت میدانند نظریههای رفتاری در پی آن است که وابستگیهای بیرونی مربوط به ایجاد، حفظ و تغییر جنبههای شناختی فیزیولوژی و رفتاری اضطراب را تعیین کند. در این نظریه اضطراب برچسبی است که به پاسخهای مختلف میخورد، این پاسخها چنانچه قبلاً گفته شد ممکن است جنبه گزارش کلامی، برانگیختگی فیزیولوژیکی ازرفتارهای آشکار داشته باشند (سیف، 1383). نظریههای زیستی نظریههای زیستی مربوط به اضطراب از چند منبع حاصل شده: مطالعات پیش بالینی انجام شده بر اساس الگوهای حیوانی اضطراب، مطالعات بیمارانی که عوامل زیستی معین در آنها دیده شده است، اطلاعات روزافزون محققان در زمینه عصبپژوهی(نروساین) پایه، و اثرات داروهای روانگردان در یک سر این طیف این فکر وجود دارد که تغییرات زیستی قابل اندازهگیری در بیماران دچار اختلال اضطرابی خود از عواقب تعارضات روانی است، در قطب دیگر طیف نیز این نظر است که وقایع زیستی، اولیه است و تعارضات روانی، ثانویه با آنها شکل میگیرد. در برخی افراد هر دو حالت ممکن است وجود داشته باشد و در افرادی که علائم اختلالات اضطرابی دارند طیفی از درجات حساسیت بر اساس وضعیتهای مختلف زیستی آنها ممکن است وجود داشته باشد . آیزنک (1967) میگوید تفاوتهای فردی در تجربه اضطراب ممکن است ناشی از توارث ساختار ژنی باشد که افراد را مستعد نوسانات هیجانی پایین یا بالا میسازد. آیزنک این فرآیند را به صورت تمایل به نشان دادن واکنشهای خفیف یا شدید به محرک ویژهای که میتواند موجب ناراحتی و پریشانی فرد شود تعریف میکند (سادوك وسادوک ، به نقل از رفيعي و سبحانيان ، 1382). نظریه انسانگرایان و هستینگرها انسانگرایان و هستینگرها بر این باورند که این اختلالهای اضطرابی مانند هر اختلال روانی دیگر هنگامی بروز میکند که افراد خود را صادقانه موردنظر و پذیرش قرار نمیدهند و در عوض به افکار و تغییر افکار هیجانات و رفتار خود میپردازند. این موضعگیری دفاعی در نهایت آنها را دچار اضطراب مفرط میکند و ناتوانی در نیروهای بالقوه انسانی را در پی دارد (استورا، به نقل از دادستان، 1386). نظریههای شناختی در این نظریه عقیده بر این است که امکان دارد خبر موجب بروز اضطراب گردد. در فرآیندهای شناختی دو عامل در بروز پیشامدهای نامطلوب اهمیت دارد. الف: قابل پیشبینی بودنب: قابل کنترل بودن پیشآمدهای قابل پیشبینی بک عقیده دارد که اضطراب بیمارگونه از تکرار بیشتر خطر ناشی میشود که در آن فرد تهدید را بیش از آنچه واقعاً هست برآورد میکند و وقایع ترسناک را بیش از آنچه هست به شانس نسبت میدهد. علائم اضطراب احساس اضطراب دو مؤلفه دارد: با خبر شدن فرد از تغییرات جسمی خود (تپش قلب و تعریق) و با خبر شدن از اینکه عصبی شده است یا ترسیده است. احساس شرم نیز ممکن است به اضطراب دامن بزند: دیگران میفهمند که من ترسیدهام. خیلیها وقتی میفهمند که دیگران پی به اضطراب آنها نبردهاند یا شدت آن را درنیافتهاند، تعجب میکنند . اضطراب گذشته از اثرات حرکتی (موتور) و احشایی، بر تفکر، ادراک و یادگیری فرد هم اثر میگذارد. اضطراب اغلب اغتشاش شعور و ادراک ایجاد میکند، نه فقط در درک زمان و مکان، که حتی در درک افراد و معنا و اهمیت وقایع نیز اختلال ایجاد می کند0(ديويدسون ، به نقل از شمس 1383). یکی از جنبههای مهم هیجان اثری است که بر انتخابی بودن توجه میگذارد. افراد مضطرب مستعد آنند که به برخی چیزها در اطراف خود به طور انتخابی توجه کنند و از بقیه آنها صرفنظر کنند. آنها با این کار میکوشند اثبات کنند که اگر دارند موفقیت خود را ترسآور تلقی میکنند، محقاند و لذا دارند واکنش درستی نشان میدهند. اگر آنها ترس خود را به غلط موجه جلوه دهند، اضطرابشان با این واکنش انتخابی تقویت میشود و به این ترتیب دور باطلی از اضطراب به وجود میآید که یک سر آن ادراک آنهاست و سر دیگرش تشدید اضطرابشان اما اگر برعکس با نوعی تفکر انتخابی به خود اطمینان ببخشند، اضطراب بجای آنها ممکن است تخفیف یابد و دیگر نتوانند احتیاطهای لازم را در پیش بگیرند (سادوک و سادوک، به نقل از رفیعی و سبحانیان، 1382). اضطراب (اعم از کودکان، نوجوانان و بزرگسالان) سه مؤلفه را در بر میگیرد. واکنشهای فیزیولوژیک، آشفتگی ذهنی (که اخیراً بیشتر به عنوان محور شناختی مطرح میشود) و واکنشهای رفتاری، هر یک از سه بعد را در ذیل مرور میکنیم. توجه به این نکته اهمیت دارد که هر کودک مضطربی تمام نشانههای جسمانی یا حتی شکایتهای جسمانی را ندارد. همانند بزرگسالان، در میان کودکان نیز هر اختلال اضطرابی خاص، نشانههای معینی دارد، برای نمونه، کودکان با اختلال وحشتزدگی یا اختلال اضطراب جدایی بیشتر از کودکان با اختلالهای هراس شکایتهای جسمانی را گزارش میدهند (لت، 1991،به نقل ازفریادیان،1390). همچنین کودکان بزرگتر بیشتر از خردسالان شکایتهای جسمانی دارند. افزون بر این حتی کودکان با یک نوع اختلال اضطرابی مشابه، الزاماً نشانههای جسمانی یکسانی ندارند. سردرد و معده درد از شایعترین شکایتهای جسمانی در اختلالهای اضطرابی کودکان است. سایر نشانههای جسمانی شامل تعریق، دشواری در تنفس، سرگیجه، کرختی یا گزگز کردن دستها یا پاها، دردهای قفسه سینه یا تهوع، دردهای عضلانی و شکایات جسمانی مبهم مانند گلو درد میشود. به طور کلی مطالعات نشان میدهد الگوی بنیادین واکنش فیزیولوژیک در نوزادان و کودکان مشابه الگوهای بزرگسالان است. در نشانگان بالینی اختلالهای اضطرابی بزرگسالی، آشفتگیهای شناختی جزء پایدار آن محسوب میشود. در حالیکه شناختهای منفی و غیرانطباقی جزء اختلال اضطرابی کودکی تلقی نمیشود. آشفتگیهای شناختی در کودکان با اختلالهای اضطرابی به سن آنها بستگی دارد. به نظر میرسد شناختهای منفی تا پیش از دوره نوجوانی بروز نمیکند زیرا در دوره نوجوانی است که آنها میتوانند افکارشان را گزارش دهند و بازبینی کنند. کودکان تا پیش از 7، 6 سالگی نمیتوانند شناختهای منفی خودشان را شناسایی کنند، بنابراین به دلیل عدم توان شناختی در خردسالان، جنبههای شناختی اضطراب در آنها یا وجود ندارد یا دستکم به صورتیکه در کودکان بزرگتر، نوجوانان و بزرگسالان دیده میشود بروز نمیکند. وقتی توانهای شناختی پایه رشد میکند برخی کودکان با اختلالهای اضطرابی، نگرانیهای اغراقآمیز و افکار فاجعهآمیزی را ابراز میکنند. برخی از این افکار منفی عبارتند از نگرانیهای در مورد وقوع حوادثی برای والدینشان از جمله اینکه آنها ممکن است در یک آزمون خیلی ضعیف عمل کنند. بنابراین در اغلب موارد شناختها و افکار کودکان مضطرب به رویدادهای خاصی مربوط است. این در حالی است که افکار منفی و نگرانیهای برخی کودکان مضطرب به موضوع یا موقعیت خاصی مربوط میشود. البته صدها نگرانی درباره رویدادهای آینده، رفتارهای گذشته، تواناییهای تحصیلی و اجتماعی، سلامتی خودشان یا فرزندانشان دارند مانند کجا باید کار کنم؟ آیا ازدواج خواهم کرد؟ آیا بهترین دوستم را عصبانی کردم؟ آیا سرطان میگیریم؟ ... این نوع نگرانیها به طور معمول شامل رویدادهای متداول و غیرمتداول میشود. هر چند که نگرانی از ویژگیهای مشترک همه کودکان با اختلال اضطرابی است، اما اغلب در کودکان با اختلال اضطراب فراگیر و اختلال اضطراب جدایی مشاهده میشود. با وجود اینکه نگرانیهای کودکان حتی در کودکان بدون اختلالهای اضطرابی مشترک است، تاکنون در خصوص نگرانیهای دوره کودکی پژوهش کمی انجام شده است (لتس و پرین، 1997،به نقل از رفیعی و سبحانیان،1382)0 با مقایسه سازه نگرانی، در کودکان با اختلالهای اضطرابی، اختلال نارسایی توجه/ بیشفعالی و کودکان بدون اختلال نشان داده شد که در محتوای نگرانیهای کودکان در سه گروه تفاوتی وجود ندارد. اگرچه کودکان با اختلالهای اضطرابی نگرانی بیشتری را نسبت به دو گروه دیگر ابراز کرده بودند، در واقع در کودکان با اختلالهای اضطرابی فراوانی نگرانیهایشان، و نه محتوای نگرانیهای آنها وجه مشخصه اختلال میباشد. البته کودکان و نوجوانان با اختلال وسواس افکار مزاحم اجباری دارند که اغلب ماهیت غیرواقعی دارد. بنابراین برخلاف محتوای نگرانیها، محتوای وسواسها بسیار غیرمعمول است، هر چند که وسواسها نیز همانند نگرانیها قابل استدلال نیستند و هر دو گروه با اختلال اضطراب فراگیر و وسواس اجباری احساس میکنند که هیچ کنترلی بر افکارشان ندارند. به طور کلی شناختهای کودکان مضطرب ممکن است از نظر محتوا، شدت فراوانی و کنترلپذیری متفاوت باشد. به نظر میرسد که عامل سن و رشد شناختی بیش از نشانه شناختی جسمانی در جنبههای شناختی اختلالهای اضطرابی نقش دارد. در برخی کودکان این شناختها حضور ندارند، در برخی نگرانیهای مبهمی گزارش میشود و برخی نیز افکاری مشابه افکار بزرگسالان مضطرب دارند. انواع اضطراب انستیل برگر دو نوع اضطراب را بیان میکند: اضطراب حالتي و اضطراب صفتي يا خصيصه اي اضطراب به نوعی هیجانی آنی که به وسیله تنش و بیم مشخص میشود اطلاق میگردد. این اضطراب به وسیله احساسات ذهنی و آگاهانه، تنش و بیم که با فعالسازی یا برانگیختگی سیستم عصبی خودکار توأم است، مشخص میشود. اضطراب عبارت است از پیش آمادگی نسبت به برخی موقعیتهای معین به عنوان موقعیتی تهدیدآمیز و پاسخ دادن در اینگونه موقعیتها همراه با سطوح مختلف اضطراب حالتی، این اضطراب یک انگیزه یا پیشآمادگی رفتاری اکتسابی است، که فرد را جهت ادراک موقعیتهایی که از نظر عینی بیخطر هستند به عنوان موقعیتی تهدید کننده و پاسخ به این موقعیتها همراه با واکنش بر اضطراب حالتی که تناسبی با میزان خطر عینی ندارد، بر میانگیزد (ماکینبام، به نقل از مبینی، 1386). نقش والدین در ایجاد و تداوم اختلالات اضطرابی والدین ضمن اینکه میتوانند وارث یک آمادگی زیستی برای ابتلا به این اختلال باشند به شیوههای دیگر مثل سبکهای والدینی سبکهای ارتباطی و الگوسازی نیز در ایجاد و تداوم اختلال مؤثرند. رفتارهای والدینی شامل طرد والدینی (مثل انتقاد، فقدان ارتباط و فقدان عاطفه) و کنترل والدینی (مثل فزون حمایتگری و فزونکنترلی و فقدان خودمختاری به فرزند) با انواع اضطراب و خصوصاً اضطراب اجتماعی مرتبط میباشند، (ویکس و همکاران، 2009،به نقل از رشیدی بور،1390). پژوهشهای گریلس (2011) و ویکس و همکاران (2009) از تأثیرگذاری سبکهای والدینی بر اختلال اضطرابی حمایت کردند. در نمونههای ایرانی هم پژوهش بیطرف و همکاران (1390) نشان داد هراس اجتماعی با سبک والدگری مستبدانه همبستگی مثبت دارد، در حالیکه با سبک والدگری مقتدارنه همبستگی منفی معنادار دارد. هر چند تاکنون به خوبی درک نشده که چهطور شیوههای مراقبتی والدین با خلقوخوی فرزندان تعامل میکنند و چه چیزی بین سبک فرزندپروری و اختلالات اضطرابی میانجیگری دارد اما به نظر میرسد باورهای اصلی که تحقیقات تجربی زیادی درباره آنها نشده میتوانند به عنوان یک میانجی عمل کنند. سبک فرزندپروری والدین که از طریق انتقاد، شرمساری و یا مراقبت افراطی به وجود میآید این پیام را به کودک منتقل میکند که در روابط اجتماعی ناتوان، فاقد صلاحیت و ناکارآمد است و دیگران را منتقد کارهای خود و دلیل انزوای رفتارش بداند (خورشیدزاده، 1390). والدین فاقد گرمی و حمایت منجر به ایجاد سبک دلبستگی ناایمن در فرزند خود میشوند که با اضطراب اجتماعی رابطه مستقیم و معنادار دارد (فیدن، 2001). دادهها از ارتباط بین دلبستگی والد فرزند با SAD حمایت میکنند. (به نقل از رشیدی بور،1390 ) پ‍ژوهشهاي انجام شده در داخل و خارج از كشور اوزترك و موتلو(2011)در بررسي خود با عنوان سبك دلبستگي ،‌بهزيستي ، شادكامي و اضطراب اجتماعي بين 305 دانشجوي دختر و پسر دريافتند كه افراد دلبسته آشفته ، بيمناك و دلمشغول (افراد دلبسته نا ايمن ) نسبت به افراد دلبسته ايمن سطوح بالاتر اضطراب اجتماعي را گزارش مي كنند. لوري (2008) به مقايسه سبك دلبستگي بين گروه هاي داراي اختلالات اضطراب تعميم يافته ، وحشتزدگي و فوبي اجتماعي با گروه كنترل بدون اختلالات اضطرابي پرداخت .اين مطالعه كه روي 230 دانشجو صورت گرفت نشان داد كه گروه هاي داراي اختلالات اضطرابي دلبستگي نا ايمن دارند. برماي و كرنس (2010) به بررسي اين موضوع پرداختند كه آيا الگوهاي دلبستگي مادر كودك با اختلافات اضطرابي كودكان ده تا دوازده ساله مرتبط است ؟ بررسي آنان نشان داد که دلبستگي ايمن با سطوح پايين تر انواع اختلالات اضطرابي مرتبط است . برلي و همكاران (2010) 97 کودك 8 تا 12 ساله را با هدف تعيين رابطه دلبستگي سازمان نيافته با نشانه هاي باليني مورد برسي قرار دادو چنين نتيجه گرفت كه دلبستگي سازمان نيافته با انواع نشانه هاي باليني مثل افسردگي ، خجالتي بودن و اضطراب مرتبط است .اين يافته ها تاكيد كننده اين فرضيه زير بنايي است كه دلبستگي نا ايمن با حالات اضطرابي كودكان مرتبط است. كارا (2009) پژوهشي تحت عنوان اثر بخشي خانواده درماني و مداخلات سيستماتيك براي مشكلات مربوطه به كودكان ، انجام داد . دراين پژوهش او به بررسي اثر بخشي خانواده درماني و مداخلات سيستميك (شامل خانواده درماني و ساير درمان هاي مبتني برخانواده ،مانند آموزش والدين ) برمشكلات مربوط به كودكان پرداخت .نتايج حاكي از آن بود كه مداخلات سيستميك در درمان اختلالات رواني موثر است . پژزوهشي توسط دايموند وجوز فسون (2005) درمورد پژوهش هاي درماني مبتني برخانواده انجام شد كه نتايج حاكي از آن بود كه درمان مبتني برخانواده در درمان اختلافات رفتاري بيروني شده و اختلال هاي افسردگي و اضطراب موثر بوده است. (اروزكان 2009،به نقل از رشیدی پور 1390) با استفاده از مقياس هاي خودسنجي ششصد دانشجوي ترك تبار را از نظر دلبستگي و اضطراب اجتماعي بررسي كرد و دريافت كه اضطراب اجتماعي به طور مثبت با سبك هاي بيمناك ، و دلمشغول و سازمان نيافته و به طور منفي با سبك ايمن ارتباط دارد . تحليل رگرسيون داده ها نقش پيش بيني كننده سبك دلبستگي در اضطراب اجتماعي را تأييد كرد . (روزينگ ، 2008 ) با هدف تعيين پيش بيني كننده هاي اضطراب اجتماعي به بررسي ارتباط متغيرهاي اضطراب اجتماعي ، دلبستگي و حمايت اجتماعي ادراك شده پرداخت . وي بعد از تحليل آماري با استفاده از شاخص هاي همبستگي نتيجه گرفت كه سبك دلبستگي ايمن به طور معنادار و منفي و سبك دلبستگي ايمن به طور معنادار و مثبت با اضطراب اجتماعي رابطه دارد . همچنين پردازش داده ها با تحليل رگرسيون نشان داد كه دلبستگي پيش بيني كننده قوي اضطراب اجتماعي است . همسان با بررسي هاي ديگران در مطالعه بيفاكو و همكاران (2006) روي جمعيت باليني نشان داده شد كه سبك دلبستگي با نشانه هاي اضطراب و افسردگي مرتب است به طوري كه بين سبك دلبستگي بيمناك با نشانه هاي فوبي اجتماعي رابطه معنادار يافت شد . بارادي و همكاران ( 2010 ) در مطالعه اي با موضوع دلبستگي به والدين ، اضطراب اجتماعي و روابط نزديك در 385 دانشجوي دختر به بررسي اثر واسطه اي اضطراب اجتماعي بر رابطه دلبستگي و شكل دادن روابط نزديك پرداخت . يافته ها حاكي از آن است كه ايمني دلبستگي پيش بيني كننده معنادار اضطراب اجتماعي است . همچنين اضطراب اجتماعي واسطه ارتباط دو متغير دلبستگي به والدين و رضايت از روابط دوستانه است .(به نقل از رشیدی پور ،1390 ) طاهري فر و همكاران (1389) با هدف تعيين الگوي پيش بيني هراس اجتماعي بر پايه مولفه هاي شناختي رفتاري به بررسي ارتباط متغير هاي كمرويي ،‌بازداري رفتاري ،‌سوگيري توجه ، سوگيري تعبير، خودكارآمدي و دلبستگي با هراس اجتماعي روي 438 دانشجوي دانشگاه تهران پرداختند.يافته هاي تحقيق نشان داد كه تمامي متغيير ها به طور معنا داري با هراس اجتماعي همبستگي داشتند.نتيجه رگرسيون گام به گام هم نشان داد كه الگوي درپيش بيني هراس اجتماعي از نظر دلبستگي شامل سبك دلبتسگي دوسوگرا و اجتنابي است.دلبستگي ايمن توان پيش بيني هراس اجتماعي را نداشت . شاكرو حميلي (1390)به مقايسه سبك هاي دلبستگي افراد مبتلا به اختلال هاي وسواس فكري عملي ،‌اضطراب فراگير و افسردگي پرداخته و دريافتند كه سبك نا ايمن اضطرابي با اختلالات اضطرابي مرتبط است و سبك اجتنابي در ميان اين اختلال ها به ندرت گزارش مي شود . رشيدي پور (1391) در پژوهشي با هدف تعيين رابطه بين سبك دلبستگي و تصوير بدني با اضطراب اجتماعي برروي نمونه اي 305 نفره از دختران دبيرستاني به اين نتيجه رسيد كه بين دو متغير سبك دلبستگي و تصوير بدني با اضطراب اجتماعي رابطه معنا دار وجود دارد.تحليل رگرسيون داده نشان داده است كه سبك دلبستگي اين پيش بيني كننده معنا دار اضطراب اجتماعي است. گل محمدي، حاتم (1390) درتحقيق با عنوان رابطه بين سبك هاي دلبستگي و شيوه هاي فرزند پروري ادراك شده با خودكار آمدي دانشچويان به اين نتيجه رسيد كه بين شيوه هاي فرزند پروري مقتدرانه و سهل گيرانه و سبك دلبستگي ايمن با خودكارآمدي رابطه مستقيم وجود دارد . همچنين بين سبك هاي دلبستگي نا ايمن و اجتنابي و شيوه فرزند پروري مستبدانه با خود کارامدي رابطه منفي مشاهده مي شود. درپژوهشي كه توسط سعادتمند(1376)با عنوان رابطه ي كارآيي خانواده و سلامت عمومي فرزندان انجام شد ،‌نتايج نشان داد كه عملكرد خانواده و ابتلاء فرزندان به علائم جسماني ، اضطراب و اختلال كاركرد اجتماعي با يكديگر ارتباط دارند. صيادي(1381) در پژوهشي با عنوان بررسي اثرات متقابل كارآيي خانواده در بروز مشكلات رواني نوجوانان دختران و پسران ، ‌به اين نتيجه رسيد كه به طور كلي سازه هاي نقش هاي خانواده پيش بيني كننده ي مناسبي براي اختلالات رواني نوجوانان است. منابع فارسي : ابراهيم نژاد ، مريم . اثر بخشي آموزش مادر – نوجوان مبني بر سبك دلبستگي ايمن براي كاهش افسردگي دختران نوجوان دبيرستاني شهر تهران در سال 90- 89 ، پايان نامه كارشناسي ارشد دانشگاه علامه طباطبايي دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي اكبري ، رهرا . شفيع آبادي ، عبدالله ، هنر پروران نازنين . ( 1390) مقايسه سبك هاي دلبستگي در مردان متأهل با روباط فرا زناشويي و فاقد روابط فرا زناشويي . مجله انديشه و رفتار دوره پنجم ، شماره 20 ، صفحات 30-25 اتيكسون و گلد برگ ، رويكرد دلبستگي در درمان اختلال رواني ، مفسري ، 1390 ) تهران آزاد ، حسين ، ( 1382) . آسيب شناسي رواني ، موسسه انتشارات بعثت ،‌تهران چاپ هفتم ،كاپلان ،‌هارولد ؛ سادوك ، بنيامين . (1372) . خلاصه روان پزشكي ( جلد 2 و 3 ) ، ترجمه نصرت اله پور افكاري ، تبريزي ،‌موسسه كامپيوتري نعمتي بالبي ، جان ، نشريه دلبستگي (1386) نوشته كتايون صفرزاده خوشابي ، الهام ابوحمزه ) تهران ن، نشر دانژه ) برگ ، لورا ( 82-1381 ) . روانشناسي رشد ، ( يحيح سيد محمدي ، مترجم ) ، تهران ، نشر ارسباران براون تيموثي اي ، بارلو ديويد اج ،‌برنامه مصاحبه اختلال هاي اضطرابي براي DSM – IV ، نسخه بزرگسالان و راهنماي درمانگر (1392) ،‌( ترجمه ابوالفضل محمدي ) پورافكاري ، نصراله ( 1382) ، خلاصه روانپزشكي علوم رفتاري – روان پزشكي تبعه امامي ، شيرين . نوري ، ابوالقاسم ملك پور ، مختار ،‌عابدي ، احمد (1390). رابطه بين سبك دلبستگي ايمن كودك و عوامل رفتار مادرانه . خانواده پژوهي ، سال 7 ، شماره 27 . جانسون ، سوزان ، ويفن ، والدي اي . فرآيندهاي دلبستگي در زوج درماني و خانواده درماني ترجمه : فاطمه بهرامي و همكاران (1388) . تهران نشر دانژه جهان بخشي مرضيه . اميري ، شعله . موسوي ، حسين .بهادري ،‌محمد حسين ( 1389). رابطه مشكلات دلبستگي دختران با سبك دلبستگي مادران . مجله روان شناسي باليني ، سال دوم ، شماره 3 24-15 حاتمي ورزنه ، ابوالفضل (1389) . بررسي نقش واسطه اي سبك دلبستگي در رابطه بين سبك فرزند پروري و تعهد زناشويي در دانشجويان دانشگاه علامه طباطبايي . پايان نامه كارشناسي ارشد دانشگاه علامه طباطبايي ، دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي حسيني بيرجندي ، سيد مهدي ( 1384 ) اصول و روشهاي راهنماي مشاوره ، تهران ، انتشارات رشد خانجاني زينب : (1381) . بررسي رابطه جدايي هاي موقت روزانه مادر – كودك با شكل كسري دلبستگي و مشكلات رفتاري نشريه دانشكده ادبيات و علوم انساني ، شماره 45،127-162 خورشيد زاده ، محسن (1390 ) . اثربخشي طرح واره درماني در درمان زنان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعي . پايان نامه دكترا . دانشگاه علامه طباطبايي ، دانشكده روان شناسي و علوم تربيتي دادستان ، پريرخ . ( 1370 ) . روانشانسي مرضي تحولي از كودكي تا نوجواني ، تهران ، نشر ژرف ) دادستان ، پريرخ ( 78-1376) روانشناسي مرضي تحولي « از كودكي تا بزرگسالي ، تهران ، سازمان مطالعه و تدوين كتب علوم انساني دانشگاه ها ( سمت ) ديويدسون ، كيتام . ( 1383 ) . كاربرد شناخت درماني در اختلال هاي شخصيت ،‌( گيتي شمس ، مترجم ) رابطه مشكلات دلبستگي دختران با دلبستگي مادران . مجله روان شناسي باليني ،‌سال دوم ،‌شماره 3 ( پياپي 7 ) ، 24-15 رازقي . غباري بناب ، ب . مظاهري ، م . ع (1385) مهدكودك و سبك هاي دلبستگي كودكان : پژوهشي در خانواده هاي تهراني . تازه هاي علوم شناختي شماره 29،38-46 رشيدي پور ، فاطمه . (1391) . رابطه سبك دلبستگي و تصوير بدني با اضطراب اجتماعي دانش آموزان دبيرستان هاي دخترانه منطقه 20 تران . پايان نامه كارشناسي ارشد . دانشگاه علامه طباطبايي ، دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي . زاهديان ، سيد فتح الله محمدي . مسعود . ساماني ، سيامك . نقش سبك هاي دلبستگي پيوند والديني و خودپنداره در اعتياد جنسي . مجله روان شناسي باليني ، سال 3 ، شماره 3 (پياپي 11 ) زراب ، جانب ،‌رفتار درماني نوجوانان ، مترجمان محمد خداياري فرد ، ياسمين عابديني – تهران ، رشد . (1383) . سادوك ،‌بنجامين ، (1382) . خلاصه روانپزشكي باليني . ( حسن رفيعي و خسرو سجانيان ، مترجم ) تهران ، انتشارات ارجمند سادوك ،‌بنيامين و سادوك ، ويجينيا . ( 1382 ) خلاصه روانپزشكي علوم رفتاري – روان پزشكي . ( نصراله ور افكاري مترجمي ) . تهران ، انتشارات شهر آب سيف ، علي اكبر ( 11382 ) . روان شناسي پرورشي ( روان شناسي يادگيري و آموزش 9 . تهران : شر آگاه سعادتمند ، نيره سادات ( 1376 ) . بررسي رابطه كارآيي خانوده در سلامت عمومي فرزندان . پايان نامه كارشناسي ارشد . دانشگاه آزاد تهران ، واحد رودهن شاكر ، علي . جميلي ، نسرين . (1390) . مقايسه سبك هاي دلبستگي و پويند والدين در بيماران مبتلا به اختلال هاي وسواس فكري – عملي ، اضطراب فراگير و افسردگي . فصلنامه دانشگاه علوم پزشكي جهرم ، دوره نهم ، شماره 3 ، صفحات 24-20 شاكر ، علي . فتحي آشتياني ، علي مهدويات ، عليرضا (1390) . دلبستگي و سلامت رواني با سازگاري زناشويي درزوجين . مجله علوم رفتاري ، دوره 5 ، شماره 2 صادقي ، منصوره ، مظاهري ، محمد علي . موتابي ، فرشته (1390) . دلبستگي بزرگسالان و كيفيت ارتباط زوجين بر اساس مشاهده تعاملات آنها ، فصلنامه روان شناسي ، شماره 57 ، صفحه 3 صيادي ، علي ( 1381 ) . بررسي و مقايسه اثرات متقابل كارايي خانواده در برخي از مشكلات رواني نوجوانان از نظر دختران و پسران پايه سوم متوسطه شهر تهران در سال تحصيلي (81-80) كارشناسي ارشد ، دانشگاه علامه ، دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي طاهري فر ، زهرا ، فتي ، لادن ، عزايي ، بنفشه (1389 ) . الگوي پيش بيني حواس اجتماعي در دانشجويان بر پايه – مولفه هاي شناختي – رفتاري . مجله روانپزشكي و روان شناسي باليني ايران ، سال 6 شماره 1 ، صفحات 45-33 فرياديان ، خديجه ،‌بررسي تأثير شبيه سازي ذهني بر كاهش اضطراب امتان دانش آموزان دختر پايه اول دبيرستان شهر تهران ، كارشناسي ارشد روانشناسي تربيتي – استاد راهنما ، فريبرز در تاج ، استاد مشاور : علي دلاور ، علامه طباطبايي ، روانشانسي و علوم تربيتي ، 1390 كامكار ،‌منوچهر . ساخت و هنجاريابي تشخيص اسيب هاي رواني سازماني ( دكتري ) روانشناسي دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات تهران – 1385 گل محمدي ، حاتم (1390) سبك هاي دلبستگي و شيوه هاي فرزند پروري ادراك شده با خودكار آمدي دانشجويان ، پايان نامه كارشناسي ارشد . دانشگاه علامه طباطبايي ، دانشكده روان شناسي و علوم تربيتي . مبيني ، مهدي ، ارزشيابي اثر بخشي آموزش هاي سازماني بر عملكرد شغلي كاركنان شركت با طرح سازي نيرو از ديدگاه اين كار و سرپرستان مستقيم آنها در سال 85-86 فوق ليسانس دانشگاه علامه طباطبايي ،‌دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي ،‌1387 محرابي ، شهربانو ( 1384 ) مقايسه ي ميزان اختلالات رواني دختران نوجوان با توجه به شيوه هاي فرزند پروري والدين در دبيرستانهاي شهر جيرفت . پايان نامه ي كارشناسي ارشد . دانشگاه علامه مس ، اريك جي ، (1389) – روانشناسي مرضي كودك ،‌( محمد مظفري و همكاران ،مترجمان ) تهران ، انتشارات رشد . مؤيد فر ، همام ،‌آقا محمديان ،‌محمد رضا (1386) . رابطه بين سبك هاي دلبستگي و عزت نفس اجتماعي ، مجله مطالعات روان شناختي دوره 3 ،‌شماره 1 ، 2 منابع انگليسي Achenbach, T. M., & Edelbrock, C. S. (1986). Manual for the teacher’s report form and teacher version of the child behavior profile. Burlington, VT: University of Vermont. Ainsworth, M. D. S., Blehar, M. C.,Waters, E., & Wall, S. (1978). Patterns of attachment: A psy-chological study of the strange situation. Hillsdale, NJ: Lawrence Erlbaum Associates. Allen, J. P.,Hauser, S. T., Bell, K. L., &O’Connor,T.G.(1994). Longitudinal assessment of au-tonomy and relatedness in adolescent-family interactions as predictors of adolescent ego development and self-esteem. Amber , burnertt ,(2009).Level of depression as a function of the human_animal born and attachment – related avoidance features . phd disseratation. Coplla university . UMI dissertation pu b lishing , proquest Ambrosini, P.J., Metz, C., Prabucki, K., & Lee, J. (1989). Videotape reliability of the third revised edition of the K-SADS. Journal of the American Academy of Child and Adolescent Psychiaty, 28, 723-728. Archives of General psychiatry 25,727-735 Barlow , D. h & Lehman , C.l (1996) . Advances in the psychosocial treatment of test taking anxlety disorders. Baumrind, D. (1967). Chil care practices anteceding three patterns of preschool behavior. Genetic Psychology Monographs, 75, 43-88. Belsky, J., Spritz, B., & Crnic, K. (1996). Infant attachment security and affective-cognitive information processing at age 3. Psychological Science, 7 , 111-114. Biederman, J., Rosenbaum, J. F., Bolduc, E. A., Faranone, S. V., & Hirshfeld, D. (1991). A highrisk study of young children of parents with panic disorder and agoraphobia with and without comorbid depression. Psychiatry Research, 37, 333-348. Bifalco,Antonia, Kwon, Junghye., Jacobs,Catherine., Moran, Patricia. M. (2006). Adult Attachment style as mediator between childhood neglect/ abuse and adult depression and anxiety. Soc Psychiatry Psychiatr epidemiol, 41, 796-805. Biringen , Z.(2000). Emotional availability: concepturalization and research findings. American journal of Orthopsychiant , 70(1), 104-114 Bogels, Susan M., & Brechman, Margaret L. (2006). Family issues in child anxiety : Attachment, Family functioning , parental rearing and beliefs. Clinical Psychology Review, Vol. 26, 834-856. Borelli, Jessica. L., Crowley, micheal. J . mayes, Linda. G, David, Daryan. H. (2010)Liks nt classification between disorganized Attachment classification and Clinical symptoms in school-aged children. J. child fam stud, 19, 243-256. Bowlby, J. (1973) . Attachment and loss: Vol. 2. Separation. New York: Basic Books. Bowlby, J. (1988). A secure base: Parent-child attachment and healthy human development. New York: Basic Books. Brandell, Jerrold., and Ringel, Shoshana.(2007). Attachment and dynamic practice. Colombia University Press. Brazelton T. B. (1973). A neonatal assessment scale. Philadelphia: Lippincott. Brazelton T.B , & Cramer , B. G (1990) . The earltest relationship . New York : Addi Bretherton, I, Ridgeway D., & Cassidy, J. (1990). Assessing internal working models of the attachment relationship: An attachment story completion task for 3-year-olds, In M. T. Bretherton, I. (1990) open communication and internal working models: Their role ion the Development of attachment relationships. In R. A. Thompson (Ed.), Nebraska symposium on Motivation: Socioemotional development (pp. 57-113). Lincoln, NE: University of Ne-braska press. Brown , Kathryn . (2009) attachment anxiety and avoidance : Belahonship to body image and exercise behavior . phd disseratation . the university of southern mississipi . UMI dissertation publishing proquest . Brown, Wendy Peterson.(2011). Adult attachment styles relationship satisfaction and body dissatisfaction in women. Phd disseratation. Denton texas University UMI dissertation publishing, proquest. Brumariu , laura . E. Kerns , Kathryn . A . (2010). Mother- child attachment patterns and different type if anxety symptoms : is there specificity of relations ? child psychiatry hum dev -41 Brumariu, Laura.E. Kerns, Kathryn. A. (2010). Mother chaild attachment patterns and different types of anxiety symptoms: Is there specificity of relations? Child psychiatry hum dev, 411:663-674. Bugental, D. (1992). Affective and cognitive processes within threat-.oriented family systems. In I. E. Sigel, A. v. McGiliicuddy-Delisi, & J. J. Goodnow (Eds.) Byng – Hall , J. (1991). The application of attachment theory to understanding and treatment in family therapy . In C . M . Parkes, J . Stevenson – Hinde , & P.Harris (Eds),attachment across the life cycle (pp.199-215).New York : Routledge. Carlson, E. A., & Sroufe, L. A. (1995). The contribution of attachment theory to developmental psychopathology. In D. Cicchetti & D. Cohen (Eds.) Carlson, V., Cicchetti, D., Barnett, D., & Braunwald, K.(1989). Disorganizd/ disoriented attachment relationships in maltreated infants. Developmental Psychology, 25, 525-531. Cicchetti, D". & Tucker, D, (1994). Development and self regulatory structures of the mind. Development and Psychopathology, 6, 533-549. Diamond Guy , Josephson Allan. (2005). Family – based treat ment research : A 10 year up date . journal of the American Academy of child & Ado lescent psychiatry Vol.44 , 872-887. Diamond Guy; Josephson Allan. (2005). Family-Based treatment research: A 10 years update. Journal of the American Academy of child & Adolescent psychiatry , Vol. 44, 872-887. Diamond, G.S.,& Diamond, G.M. (2001). Studying a marrix of change mechanisms: An agenda for family-based process research. In H. Liddle, D.A. Santisteban, R.Levant, & J. Bray (Eds.), Family psychology: Science-based interventions (pp.41-66). Washington, DC: American Psychological Association press. Diamond, Guy S. (2004). Attachment – Based family Therapyfor Depressed and Anxious Adolescents. Journal of clinical psychology, Vol 56, 1037-1050. Diamond; Guy S. Liddle, Howard A.(1996). Resolving a therapeutic impasse between parents and adolescents in multidimensional family trapy Dozire , M., Albus , K.e , Stovall,K.c, & Bates , B. C ( 2001) . Foster infants ‘ attachment quality : The role of foster mother state of mind. Child Development, 72 (5) , 1467-1477 Egeland, 8., Weinfield, N. S., Bosquet, M., & Cheng, V. K. (2001). Remembering, repeating and working through: Lessons from attachment-based interventions. In D. J. Osofsky & H. E. Fitzgerald (Eds.) Erdman phllis , kok – mum ng . ( 2010 ) attachment : Erdman, P.,& Caffery,T.(Eds.).(2002). Attachment and family systems: ConceptualT empirical and therapeutic relatedness. New York: Springer. Erdman, Phyllis ; and Caffery , Tom (2003). Attachment and family systems. New York, Londen;Brunner-Routledge. Erdman, Phyllis., and NG ,Kok mun. (2010). Attachment. New York, Londen Rout-ledge. Erozkan, Atilgan. (2009). The relationship between attachment styles and social anxiety: an investi gation with Turkish University student. Social behavior and personality, 37(6) : 835-844. Expanding the cultural connection . newyork : toylor & frances group . Flaherty, Serena cherry, and Asdler , Loiss. (2010). A review of attachment theory in the context of adolescent Parenting. Article inpress. Fury, G.. Carlson, E., & Sroufe, L. A. {1997}. Children's representations of attachment relationships in family drawings. Child Development, 63, 1154-1164. George, C., & Solomon, J. (1999). Attachment and caregiving: The caregiving behavioral system. In J.Cassidy & P.Shaver (Eds.), The handbook of aiiachment:Theony, research, and chiacl implications (pp. 649-670). New York: Guilford press. Grossmann, Klaus E, Grossmann, Karin, and Waters, Everett (2005). Attachment from infancy to adulthood New York, London: Guilford. Gruenbaum, Michal F., Golfalvy, Hanga, Motenson, Lindsey Y., Burke, Ainsley, Oquendo mariam., Mann, John J. (2010). Attachment and social adjustment: Relationship to suicide attempt and majar depressive episode in prospective study. Journal of affective disorders, Vol. 123, 123-130. Hess , E (1999). The Adult attachment Interview: Historical and current perspectives . In J. Cassidy & P.shaver (Eds), Hadbook of attachment : theory research , and clinical applications (pp.395 – 433 ) . New York : Guilford Press. Hinkle.D N (2010). The chang of PERSONAL CONSTRUCTS from the viewpoint of a theory of construct implications. Personal construct Theory & practice, 7, No1. Irons C., and Gilbert .P . (2005). Evolved mechanism in adoleseent anxiety and depression Symptoms : the role of the attachment and social rank systems. Journal of Adolescence, Vol . 28, 325-34. Johnson, S.(1996). Creating caonnection: the practice of emotionally focused marital therapy. New- York: Brunner/mazel. Kagan, J. (1994). Galen’s prophecy. New York: Basic Book. Kaplan. H. J. , & Sadock B.Y. (2009). Comprehensive textbook of psychiatry – Philadelphia William & Wilkins. Kobak, R., & Cole, H. (1994). ,Attachment and meta-monitoring: Implications for adolescent autonomy and psychopathology . In D. Cicchetti (Ed.), Rochester symposium on Development and Psychopathology: vol. 5. Disorders of the self (pp. 267-297).Rochester, NY: University of Rochester Press. Kobak, R., & Duemmler, S. (1994). Attachment and conversation: Toward a discourse analysis of adolescent and adult security. in D. Perlman & K. Bartholemew (Eds.), Advances in personal relationships: vol. s. Attachment processes in adulthood (pp. 121-149). London: Kingsley. Kobak, R. R., Ruckdeschel, K., & Hazan,C. (1994). From symptom to signal: An attachment view of emotion in marital therapy. In S. M. Jonson & L. S. Greenberg (Eds.), The heart of the matter (pp. 46-71). New York: Brunner/ Mazel. Kobak, R., Sudler, N., & Camble, w. (1991). Attachment and depressive symptoms during adolescence: A developmental pathway analysis. Developmant and psychopathology, 3,461-474. Kochansa, G., Aksan, N., & Koenig, A. L. (1995). Mother-child mutually positive affect, the qualitv of child compliance to requests and prohibitions, and maternal control as correiates of early internalization. Child Development, 66,236_254. Laiable, Deborah (2007). Attachment parents and peers in late adolescence: Links with emotional competence and social behavior . Personality and individual Differences, Vol. 43,1185-1197. Lowry, Kristen A. (2008). Interpersonal problems, adult attachment, and emotion regulation among college students with generalized anxiety disorder, panic disorder, and social phobia. Phd dissertation. Nevada University UMI dissertation publishing , proquest. Lyons-Ruth, K., Bronfman, E., & Atwood, G. (1999). A relational diathesis model of hostilehelpless states of mind: Exporessions in mother-infant interaction. In J. Solomon & C. helpless states of mind: E xpression in mother-infant interaction. In j. Solomon & C. George (Eds.), Attachment disorganization (pp. 33-70). New York: Guilford Press. Lyons-Ruth, K.,Bronfman, E., & parsons, E.(1999). Atypical maternal behavior and disorganized infant attachment strategies: Frightened, frightening, and atypical maternal behavior and disorganized infant attachment strategies. Main, M. (1993). Discourse, prediction, and recent studies in attachment: Implications for psychoanalysis. Main, M., & Weston, D. R. (1982). Avoidance of the attachment figure in infancy: Descriptions and interpretations. In C. Parkes & J. Stevenson-Hinde (Eds.). Main,M.,& Hesse, E.(1992). Marvin, R. S. (1999). Normative development: The ontogeny of attachment. In J. Cassidy & P. Shavar (Eds.), The handbook of attachment: Teory , research, and clinical implications (pp.44-67). New York: Guilford Press. Minuchin, S. (1974). Families and family therapy. Cambridge, MA: Harvard University Press. Ozturk, Abdulkadir. Mutlu Tansu. (2011). The relationship between attachment style, subjective well being, happiness, social anxiety among university students. Procedia-Social and behavioral sciences, 9: 1772-1776. Proost, David M. (2011). The relational context of anxiety: An examination of the adolescent latino perspective. Phd disseratation. Indiana University UMI dissertation publishing, proquest. Putnam, F. W. (1994). Development and dissociative disorders. In D. Ciccheti & D. J. Cohen (Eds.) Renken, B., Egeland, B., Marvinney, D., Mangelsdorf, S., & Sroufe, L. A. (1989). Early childhood antecedents of aggression and passive-withrawal in early elementary school. Journal of Personality, 57, 257-281. Roring, steven. A. (2008). The relationship among adult attachmentstyle perceived social support and socal anxiety in college students. Phd disseratation. Oklahama state University UMI dissertation publishing , proquest. Sadock B. J., Sadock .V.A (2003). Comprehensive fex xt book of Psychiatry New York: Willam Willking , Led. Safran, J.,& Segal, Z. (1990). Interpersonal process in cognitive therapy :New York: Basic Books. Sameroff, A., & Chandler, M. (1975). Reproductive risk and the continuum of care-taking casualty. In Horowiz, Hetherington, Scarr-Salapatek, & Siegal (Eds.), Reviw of child development research (Vol. 4, pp. xx-xx). Chicago: University of Chicago Press. Sameroff,A., & Emde, R.(1989). Relationship disturbances in early childhood. New York: Basic Books. Sroufe, L. A. (1996). Emotional development: The organization of emotional life in the early years. New York: Cambridge University Press. Sroufe, L. A., Carlson, E. A., levy, A. K., & Egeland, B. (1999). Implications of attachment theory for developmental psychopathology. Development and Psychopathology, 11, 1-13. Stenbery, Kathleen J., Lamb, Michael., Guterman, Eva., Abbott, Caraig;Dawud Noursi, Samia.(2005). Adole scent perception of attachments to their mothers and fathers in families with histories of domestic violence. A longitudinal perspective. Child abuse & negleet., Vol. 20,853-869. Tronick,E.Z,&Cohen,J.F.(1989).Infant – mother face- to face interaction : Age and Tronick And gender different in coordination . Child development , 60 , 85-92 . Troy,M, & sroufe , I .A.(1987).Victimization among preschoolers:The role of attachment relationship history .Journal of the American Acadamy of child and adolescent psychiatry , 26, 166-172. Van IJzendoorn, M. H. (1995). Adult attachment representations, patental responsiveness, and infant attachment: A meta-analysis on the predictive validity of the predictive validity of the Adult Attachment Interview. Psychological Bulletin, 117, 387-403. Van IJzendoorn, M. H., schuengel, C.,& Bakermans-Kranenburg, M.K.(1999). Disorganized attachment in early childhood: Meta-analysis of precursors, concomitant and sequelae. Development and Psychopathology, 11, 225-249. Vaughn, B., Waters, E., Egeland, B., & Sroufe, L., A.(1979). Individual differences in infantmother attachment at 12 and 18 months: Stability and change in families under stress. Child Development, 50, 971-975. Verny T., & Kelly ,. J.(1981). The secret life of the unborn child,New York: Walline , David j ( 2007 ) . Attachment in psychotropy . Guilfors press Warren, S. L., Huuston, L., Sroufe, L. A., & Egeland, B. (1997). Child and adolescent anxiety disorders and early attachment. Zeanah,C.H,&Zeanah, P.D (1989 ). Integegenerational transmission of maltreatment : insights from attachment theory and research . psychiatry, 52,177-196

فایل های دیگر این دسته

مجوزها،گواهینامه ها و بانکهای همکار

علم فایل دارای نماد اعتماد الکترونیک از وزارت صنعت و همچنین دارای قرارداد پرداختهای اینترنتی با شرکتهای بزرگ به پرداخت ملت و زرین پال و آقای پرداخت میباشد که در زیـر میـتوانید مجـوزها را مشاهده کنید