پاورپوینت درس شانزدهم نگارش پایه پنجم وقتي بوعلي، كودك بود (pptx) 17 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 17 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
درس
شانزدهم
نگارش
پایه
پنجم
وقتي
بوعلي، كودك بود
بندهایی را که کلمه های زیر در آنها به کار رفته است، بنویسید
املا و دانش زبانی
لطف
حفظ
شوق
دل خوشی
اشک شوق از دیدگان ستاره ، فرو ریخت و گفت:« ای خدای بزرگ، این پسرک نازنین من، در این دو سه ماهه، راه چند ساله را پیموده است؟ من که باور نمیکنم. نکند برای دلخوشی من این سخنان را می گویی؟
ستاره که از شادی و هیجان، آرام و قرار ازکف داده بود، گفت:« پروردگارا، از مهربانی، و لزف تو سپاس گزاریم و تورا شکر می گوییم که فرزندی به ما بخشیده ای. ای خدای مهرابن، این فرزند خوب و دانا را برای ما حفظ بفرما.
با توجّه به متن درس
کلمه های
خواسته شده را پیدا کنید.
ش
ا
د
ی
آ
ف
ر
ی
ن
ب
خ
ش
ی
د
ه
ا
ی
ح
ی
ر
ت
ز
د
خ
پ
ر
س
و
ج
و
د
ل
س
و
ز
در جدول زیر، مانند نمونه، مثال هایی از نگاه کردن و خوب دیدن بنویسید.
نگاه کردن
خوب دیدن
نگاه کردن از پنجره به بیرون
نگاه کردن به معلم
نگاه کردن به یک حادثه رانندگی
نگاه کردن به آبشار
دیدن یک شی خاص مثل ماشین
دیدن مسابقه
ورزشی
دیدن یک نقاشی زیبا
دیدن آلبوم عکسد
به جمله های زیر، توجّه کنید.
درک متن
می خواستم بگویم
که
از این پس، من دیگر توانایی و فرصت ندارم
که
به حسین
چیزی بیاموزم
.
هر بیماری و دردی دوره ای دارد
که
باید بگذرد.
کلمه ی مشخّص شده، یکی دیگر از کلمه هایی است که دو جمله را به یکدیگر ربط می دهد.
متن زیر را با » که «، » تا «، » و « و » اما« کامل کنید.
نجار پیری بود ..
که
.. میخواست بازنشسته شود. او به کارفرمایش گفت ..
که
.. می خواهد ساختن خانه را رها کند ..
تا
.. از زندگی بی دغدغه در کنار خانوادهاش لذت ببرد. کارفرما از اینکه دید کارگر خوبش میخواهد کار را ترک کند، ناراحت شد. او از نجار پیر خواست ..
که
… به عنوان آخرین کار، تنها یک خانه ی دیگر بسازد. نجار پیر قبول کرد؛ ..
اما
.. کاملا مشخص بود …
که
.. دلش به این کار راضی نیست. او برای ساختن این خانه، از مصالح بسیار نامرغوبی استفاده کرد ..
و
.. با بی حوصلگی به ساختن خانه ادامه داد.وقتی کار به پایان رسید، کارفرما برای وارسی خانه آمد. او کلید خانه را به نجار داد .
و
.. گفت: »این خانه متعلق به توست. این هدیه ای است از طرف من برای تو«.نجار یکه خورد. مایه ی تأسف بود! اگر میدانست ..
که
.. خانه ای برای خودش می سازد، حتما کارش را به گونه ای دیگر انجام
می داد
.